چرا تراشیدن ریش از ته حرام است؟؟

یکی از دلائل حرام بودن تراشیدن ریش از ته:

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): « حَلْقُ اللِّحْيَةِ مِنَ الْمُثْلَةِ وَ مَنْ مَثَّلَ فَعَلَيْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ »
تراشيدن ريش از مصاديق مثله كردن است؛ و هر كس مثله كند، پس لعنت خدا بر او باد.(مستدرك‏الوسائل ج : 1 ص : 406)

«مُثله» بطور کلی یعنی آزار روحی و جسمی.

در لغت به معنی عقوبت، آفت، صدمه واردکردن، شکنجه‌دادن، و بریدن ‌گوش و بینی کسی آمده است.

در اصطلاح فقها پاره‌کردن اعضا و گوشت و پوست مقتول را گویند.

در زمان قدیم که بین دو لشگر جنگ می شد، لشگر رو برو بخاطر آزار دادن روحی و جسمی لشگر مقابل، کشته های آنها را مُثله می کردند یعنی گوش و بینی و لب و زبان و... آنها را می بریدند.

با توجه به روایت پیامبر گرامی اسلام، کسیکه ریش خود را از ته بزند مانند این است که خودش را مُثله کرده است، و در تراشیدن ریش از ته، فرقی نمی کند که با تیغ باشد یا ژیلت یا ماشین ریش تراشی یا سنگ تیز یا شیشه و.... مهم تراشیدن از ته است.

 

رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمود:«ایَّاکُمْ وَالْمُثْلَةَ وَ لَوْ بِالْکَلْبِ الْعَقُورِ»

بپرهیزید از مُثله کردن عضوی، هر چند از جسم سگ هاری باشد. (بحار الانوار، ج۴۰، ص۱۰۵، روایت ۱۱۷)

آیا امام حسن عسکری(ع) به جرجان آمدند یا گرگان؟؟

روز جمعه سوم ربیع الثانی سال 255 هجری  سالروز ورود و سفر امام حسن عسکری علیه السلام به جرجان استان گلستان فعلی و متبرک شدن این شهر به قدوم نازنین حضرت می باشد  که بنا به گفته محدثین امام حسن عسکری آن زمان 23 سال سن داشتند.

بنا بر متون روایی معتبر ، در مورد طی الارض امام حسن عسکری علیه السلام به جرجان و حضور ایشان در این شهر بخاطر قولی که به جعفر بن شریف جرجانی داده بودند تردیدی وجود ندارد.

ظاهرا اولین محدثی که داستان واقعی ورود امام را به جرجان نقل کرده , قطب الدین راوندی از محدثین قرن 6 بود که در کتاب ( الخرائج و الجرائج) آورده است . بعدها محدثین دیگر از جمله علامه مجلسی در بحار الانوار, فخر الدین اردبیلی در "کشف الغمه فی معرفه الائمه " ,شیخ عباس قمی در منتهی الامال , محمد شریف رازی در کرامات الصالحین و . . .این داستان را نقل کرده اند که در پایان به این ماجرا اشاره خواهیم کرد.

استان گلستان فعلی در گذشته مشهور به جرجان و استرآباد بود و جرجان، شهر بزرگی میان طبرستان و خراسان بوده که بقایای آن در نزدیکی گنبدکاووس فعلی در استان گلستان قرار دارد.

 

برای مطالعه ماجرا و صحت و سقم آن به ادامه مطلب مراجعه نمایید.

ادامه نوشته

آیا پول عیدی سادات را می توان خرج کرد یا نه؟

از گذشته تا به امروز در روز عید سعید غدیر، بزرگترها تاکید می کردند که پول عیدی سادات را نباید خرج کرد؛ این تاکید بزرگترها بخاطر احترام به سادات صورت می گرفت.

اما آیا واقعا خرج کردن پول عیدی سادات مشکل دارد؟

 

درپاسخ باید بگویم که اولاً در روایات ما از اهل البیت علیهم السلام چنین تاکیدی وارد نشده با اینکه خود از سادات بوده اند، و اصلا دادن پول به عنوان عیدی مرسوم نبوده بلکه آنها در اعیاد اطعام میدادند، پس اینکار منبای روایی ندارد.

ثانیاً اگر هر یک از سادات در روز عید مبلغ زیادی پول عیدی بدهند و این پولها اگر قرار باشد خرج نشود لطمه بزرگی به اقتصاد مملکت میخورد که این به صلاح نیست.

ثالثاً علت پول عیدی دادن سادات در روز عید غدیر این است که این را پول به عنوان تبرک دست سادات، وارد چرخه معیشتی زندگی ما شود تا خداوند به خاطر سادات ، برکت مال مارا زیاد کند.

دعای روی چاقوی عید قربان...

سوال: دعای روی چاقوی عید قربان چیست؟؟

جواب: یکی از سنت های اشتباه در روز عید قربان خواندن دعا بر روی چاقویی است که با آن قصد قربانی حیوان را دارند زیرا هیچ دعایی برای چاقو قربانی وجود ندارد.

تنها دعایی که موجود است، دعایی است که هنگام قربانی مستحب است که ذابح آن را بخواند و این دعا در قسمت آداب عقیقه در کتاب مفاتیح الجنان موجود است و به این صورت است:

وَجَّهْت ُ وَجْهِي َ لِلَّذِي ْ فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأرْضَ حَنِيْفاَ مُسْلِماَ وَما أنا مِن َ الْمُشْرِكِيْنَ إنَّ صَلاتِي ْ وَ نُسُكِي ْ وَ محيايَ وَمَماتيِْ لِلّه رَبِّ الْعالَمِيْن َ لاشَريْك َ لَهُ‌ وَ بِذالِك َ اُمِرْتُ وَ أنا مِنَ الْمُسلِمِيْن َ، ألَّلهُمَّ مِنْك َ وَ لَكَ‌ بِسْمِ الله ِ وَالله ُ أكْبَرُ ،‌

پس از دعا و ذبح (اگر صاحب قربانی خودش ذابح است)، بگوید:

اَللّهُمَّ تَقَبَّل مِنّی

و اگر کسی دیگر دارد ذبح می کند، ذابح بگوید:

اَللّهُمَّ تَقَبَّل مِن فُلانِ بنِ فُلان

(یعنی نام صاحب قربانی برده شود)

و البته گفته اند که اگر کسی دیگر ذابح است، صاحب قربانی در صورت امکان دستش را دست ذابح بگذارد و دعای فوق را بخواند.

سود بانک حلال است یا حرام؟؟

اول باید گفت که چون ما بیشتر از مراجع تقلید نمیدونیم پس نباید اظهار نظر کنیم و فتوا به حرمت یا حلیت چیزی بدهیم!!

دوم اینکه در مجموع می‌توان گفت که سپرده‌گذاری در بانک و سود گرفتن، اگر به وجه شرعی باشد، اشکال ندارد و حلال است؛ مثلاً در قالب یک قرارداد شرعی مانند مضاربه باشد، بلامانع است. البته هر کس در بانک سپرده‌گذاری می‌کند، باید به گونه‌ای عمل کند که مطابق نظر مرجع تقلیدش صحیح باشد.

از مقام معظم رهبری سؤال شده:

آیا سپرده‌گذاری در بانک به قصد به کارگیری آن در یکی از معاملات حلال و بدون تعیین دقیق سهم سپرده‌گذار از سود، به این شرط که بانک هر شش ماه سهم او را از سود بپردازد، جایز است؟

ایشان جواب داده‌اند:
اگر سپرده‌گذاری در بانک به این صورت باشد که سپرده‌گذار همه اختیارات را به بانک داده باشد، حتّی انتخاب نوع فعالیت و تعیین سهم سپرده‌گذار از سود هم به عنوان وکالت در اختیار بانک باشد، این سپرده‌گذاری و سود حاصل از به کارگیری پول در معامله حلال شرعی، اشکال ندارد و جهل صاحب مال به سهم خود در زمان سپرده‌گذاری ضرری به صحت آن نمی‌زند1.

همچنین ایشان در پاسخ به سؤال دیگری که "سپرده‌های دراز مدت که درصدی سود به آن‌ها تعلق می‌گیرد، چه حکمی دارند"؟ جواب داده‌اند: "سپرده‌گذاری نزد بانک‌ها به قصد به کارگیری آن در یکی از معاملات حلال و همچنین سود حاصل از آن، اشکال ندارد2".

از آیت‌الله مکارم شیرازی سؤال شده:

شخصی پولی را به صورت سپرده کوتاه‌مدّت و یا بلندمدّت در بانک می‌گذارد و هر ماه، بانک به نسبت مقدار پول، طبق شرایط خاصّی مبلغی به صاحب حساب می‌پردازد. آیا می‌شود این پول را قبول کرد؟

پاسخ:
چنانچه آیین‌نامه بانکی مربوط به عقود شرعیه، عمل بشود، حلال است و اگر مسئولان بگویند عمل می‌کنیم و دلیلی بر خلاف آن نباشد، کافی است3".

از آیت‌الله صافی گلپایگانی سؤال شده:

در جمهوری اسلامی ایران که وضع بانک‌ها تغییر کرده، گذاشتن سپرده و گرفتن ماهیانه مبلغی چه صورت دارد و نیز گرفتن وام از بانک و دادن مبلغ به عنوان کارمزد یا چیزی دیگر، چه صورت دارد؟

پاسخ:
اگر بانک با آن پول معاملات شرعی انجام دهد و شرایط آن معاملات را هم رعایت کند و مراجعه‌کننده هم بانک را وکیل در انجام آن معاملات کند، اشکال ندارد و اگر به شرط سود قرض بدهد، ربا و حرام است. واللّه العالم4"

از نظر آیت‌الله شبیری زنجانی، سپرده‌گذاری در بانک در قالب یک قرارداد شرعی، مثل مضاربه و مانند آن، اشکال ندارد و سودش حلال است5".

از نظر آیت الله سیستانی، سپرده‌گذاری در بانک در قالب یک قرارداد شرعی، اشکال ندارد؛ با این توضیح که اگر بانک خصوصی باشد، در همه سود می‌تواند تصرف کند و حلال است و اگر بانک دولتی باشد، نصف سود را باید به فقیر بدهد و نصفش را خودش بردارد6".

پی‌نوشت‌ها:

1. آیت‌الله خامنه‌ای، اجوبة الاستفتائات، سؤال 1925.

2. همان، سؤال 1934.

3. مکارم، استفتائات، ج 1، سؤال 1379.

4. صافی گلپایگانی، جامع الاحکام، ج 2، سؤال 1991.

5. سؤال از دفتر آیت الله شبیری زنجانی.

6. سؤال از دفتر آیت الله سیستانی.

*مرکزملی پاسخگویی به سوالات دینی

پشت هر بدی خیری نهفته است...!

همیشه به خودم یاد داده ام که، پشت سر هربدی که به انسان می رسد خیری نهفته است...

چون خدایم در قرآن فرمود:

وَعَسَىٰ أَن تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَعَسَىٰ أَن تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ

 ... ﻭ ﺑﺴﺎ ﭼﻴﺰﻯ ﺭﺍ ﺧﻮﺵ ﻧﺪﺍﺭﻳﺪ ﻭ ﺁﻥ ﺑﺮﺍﻯ ﺷﻤﺎ ﺧﻴﺮ ﺍﺳﺖ ، ﻭﺑﺴﺎ ﭼﻴﺰﻯ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻳﺪ ﻭ ﺁﻥ ﺑﺮﺍﻯ ﺷﻤﺎ ﺑﺪ ﺍﺳﺖ ؛ ﻭﺧﺪﺍ [ﻣﺼﻠﺤﺖ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻫﻤﻪ ﺍﻣﻮﺭ] ﻣﻰ  ﺩﺍﻧﺪ ﻭ ﺷﻤﺎ ﻧﻤﻰ  ﺩﺍﻧﻴﺪ. سوره بقره، آیه ۲۱۶

 

داستان کوتاه:

روزگاری پادشاه و وزیری بودند در این مدت وزیر همراه پادشاه بود و هر اتفاق خیر یا شری که برای پادشاه می افتاد وزیر خطاب به پادشاه می گفت حتما حکمت خداست تا اینکه روزی پادشاه دستش را با چاقو برید و وزیر
مثل همیشه گفت :حکمتی دارد پادشاه اینبا رعصبانی شد و با تندی با وزیر بر خورد کرد و وزیر را به زندان انداخت.

پادشاه فردای ان روز بدون وزیر به شکار رفت مشغول شکار بود عده ای مردان بومی او راگرفتند و خواستن پادشاه را برای خدایانشان قربانی کنند ولی قبل از قربانی متوجه شدن دست پادشاه زخمی است و آنان تنها قربانی سالم و بدون نقض می خواستن بخاطر همین پادشاه را آزاد کردند.

پادشاه به قصر بر گشت پیش وزیر در زندان رفت و قضیه را برای او تعریف کرد و گفت حکمت بریده شدن دستم را فهمیدم ولی حکمت زندان رفتن تو را نفهمیدم.

وزیر گفت اگر من زندان نرفته بودم حتما با تو به شکار می آمدم و من که سالم بودم به جای شما حتما قربانی می شدم.

از کجا بفهمیم راست گفته...؟؟؟

شخصی از امام جعفر صادق علیه السلام پرسید: گاهی به من گفته می شود: دوستت دارم. از کجا بدانم که (راست می گوید و) دوستم دارد؟

حضرت فرمودند: قلب خودت را بیازمای، پس اگر تو او را دوست داری، بدان که او نیز تو را دوست دارد.

متن حدیث:

رَجُلاً یَسأَلُ اَبا عَبدِ اللّه علیه السلام فَقالَ: الرَّجُلُ یَقولُ أَوَّدُکَ، فَکَیفَ أَعلَمُ أَنَّهُ یَوَدُّنی؟ فَقالَ: اِمتَحِن قَلبَکَ، فَإن کُنتَ تَوَدُّهُ فَإنَّهُ یَوَدُّکَ؛
«اصول کافی، جلد 2، صفحه 652»

دزدی یا زرنگی؟؟؟؟

عده ای تصور می کنند که اگر کنتور برگردان کنند یا انشعاب از پشت کنتور آب یا برق بگیرند تا از دادن قبض آب و برق فرار کنند، زرنگ هستند و این از تیز هوشی آنهاست!!!

برای این عمل خود توجیهات خاص خودشون روهم دارند مانند اینکه میگویند حق ما هست و دولت از ما بخوره ما از اون نخوریم و...

 

اما آگاهی ندارند که اگر هزارتا انشعاب هم بگیرند برای دولت هیچ ضرری نداره، بلکه شما با اینکار داری حق یک ملت را ضایع می کنی چون اینها از بیت المال مردم هزینه شده و همه از آن سهم دارند و اسم اینکار زرنگی نیست بلکه دزدی و غصب و حق الناس است و روز قیامت باید به هفتاد و پنج میلیون ایرانی جواب پس بدهید.

حکم شرعی چنین کاری:

زندگى کردن در خانه کسى که به طور غير قانونى از آب و برق شهرى استفاده مى‌کند چه حکمى دارد؟

مقام معظم رهبری: استفاده از آب و برق سازمان آب و شرکت برق بدون اجازه و نصب کنتور انشعاب از طرف سازمان‌هاى مربوطه حکم غصب را دارد که حرام و انجام اعمال عبادى با چنين آبى باطل است؛ مگر آن که در گذشته خودش غاصب نبوده و موضوعاً اطّلاع از غصب نداشته است که در اين صورت اعمال گذشته محکوم به صحّت است ولى ضامن هزينه آب و برق مصرفى است.

نحوه محاسبه سن تکلیف از تاریخ تولد شمسی

سن تکلیف سنی است که انسان رسما در برابر وظایف دینی مسئولیت پیدا می کند.

این سن برای دختران پایان 9 سال قمری و برای پسران پایان 15 سال قمری است اما:

عده ای ممکن است بخواهند تاریخ دقیقی که به سن تکلیف رسیده اند یا خواهند رسید را بدانند تا اگر کوتاهی کرده اند جبران نمایند اما چون در شناسنامه تاریخ تولد به شمسی درج می شود و به تکلیف رسیدن از سالهای قمری محاسبه می شود، پس ممکن است عده ای در یافتن روز دقیق مکلف شدن سردرگم شوند.

من برای این افراد راه حل جدیدی سراغ دارم که آنها را از سردرگمی نجات می بخشد.

 

راه حل :

چون پسران در پایان 15 سال قمری به سن تکلیف می رسند و با توجه به تفاوت 11 روز سال قمری و شمسی این 15 سال قمری برابر است با 14 سال و 6 ماه و 20 روز از سال شمسی و با توجه به موجود بودن 4 روز دیگر در سالهای کبیسه در این 15 سال پس تاریخ به تکلیف رسیدن پسران می شود: 14 سال و 6 ماه و 24 روز از سال شمسی

عدد زیر را به تاریخ تولد مندرج در شناسنامه بیفزایید تا معلوم شود دقیقا از کی مکلف شده یا می شوید:

14/06/24 ( مخصوص سن تکلیف پسران )

توضیح : 24 روز و 6 ماه و 14 سال

مثلا تاریخ تولد شما 1379/6/9 هستش اگه با تاریخ بالایی جمع بشه میشه 33 / 12 / 1393 که اگه اون رو اصلاح کنیم میشه 3 / 1 / 1394 . جمع تفریق اعداد مرکب کلاس پنجم که یادتون هست ؟!!!!

پس این گل پسر 3 / 1 / 1394 به سن تکلیف میرسه .

 

و چون دختران در پایان 9 سال قمری به سن تکلیف می رسند و با توجه به تقاوت 11 روز سال قمری و شمسی ، این 9 سال قمری برابر است با 8 سال و 8 ماه و 28 روز از سال شمسی و با توجه به موجود بودن 2 روز دیگر در سالهای کبیسه  این 9 سال ، پس تاریخ به تکلیف رسیدن دختران می شود: 8 سال و 9 ماه تمام از سال شمسی

عدد زیر را به تاریخ تولد مندرج در شناسنامه بیفزایید تا معلوم شود دقیقا از کلی مکلف شده یا می شوید:
 08/09/00 ( مخصوص سن تکلیف دختران )

توضیح : 0 روز و 9 ماه و 8 سال

مثلا تاریخ تولد دختری 4 / 5 / 1384 هستش . اگه با عدد بالایی جمع بشه میشه 4 / 14 / 1392 که اگه اصلاح بشه میشه 4 / 2 / 1393 .

پس این دختر خانم در تاریخ 4 اردیبهشت 1393 به سن تکلیف میرسه

مراسم تکریم ۱۷۵شهید غواص...

گزیده هایی از سخنرانی اینجانب در مراسم تکریم ۱۷۵شهید غواص

پیامی آورده اند...

همه ما بر سر سفره شهدا نشسته ایم و این امنیت و اقتدار را مدیون خون شهدا هستیم و اما غواص موجود ناشناخته ای است که برای عزت و افتخار ایران بدن خود را در رودخانه وحشی اروند به آب و آتش می اندازد.

 ما باید بصیرت را از شهدا یاد بگیریم که آنها هیچوقت در عرصه زندگی خود گمراه نبودنده اند زیرا گوش به فرمان و مطیع امر رهبرشان بودند.

 در روزگار کنونی هم این شهدا هستند که در صحنه های حساس سیاست داخلی و خارجی کشور و در بزنگاه های مهم سر از خاک بر میدارند و راه و رسم را به ما نشان میدهند.

اما این بار این ۱۷۵ شهید غواص از ضیافت الهی در آستانه ماه خدا پیامی برای ما آورده اند، کمی دقت کنیم پیام آنهارا خواهیم شنید، ۱۷۵ غواص، با دستان بسته ، تشنه لب ، غریب و زنده بگور شده، اینها پیام دارند، اینها در این عرصه حساس از خاک برخواسته اند تا بگویند که ما با دستان بسته و لبان تشنه زنده زنده جان دادیم اما تن به ذلت ندادیم و آب را از بیگانگان گدایی نکردیم تا عزت ایرانی پابرجا بماند.

 اینان در این صحنه حساس پیامی برای افرادی آورده اند که با سخنان سخیفانه خود عزت و اقتدار ایرانی را زیر سوال برده اند و با پای مال کردن خون شهدا قصد گدایی آب از بیگانگان را دارند. این غواصان میخواهند با دستان بسته خود بگویند هیهات منا الذله